نقد شفاف فیلم The Ballad of Buster Scruggs – تصنیف باستر اسکروگز ⭐
نقد شفاف فیلم The Ballad of Buster Scruggs – تصنیف باستر اسکروگز : باز هم برادران کوئن و باز هم غرب وحشی ، خشونت و داستان های مرموز ! دو برادر فیلم ساز که به اصول فیلمسازی خاصی پایبند نیستند و سبک سینمای خودشون را دارند . شاید فیلم های برادران کوئن گاها عجیب و غیر معمول باشه ولی همیشه روایتگر داستان هستند، آنهم به گونهای که خودشون دوست دارند . خب میخوام امروز بریم سراغ معرفی فیلم جدید برادران کوئن که سال ۲۰۱۸ اکران شده ولی من تازه تماشاش کردم . نگاه کلی این فیلم به مقوله مرگه و در پوستر این فیلم هم میتونید ارابه مرگی که به مرگ منتهی میشه رو ببینید.
نقد فیلم The Ballad of Buster Scruggs – تصنیف باستر اسکروگز حاوی اسپویل
قصه و خط داستانی عجیب ولی ماهرانه
این فیلم روایتگر شش داستان از غرب وحشی یا بهتر بگم دنیای وسترن و جایزه بگیرهاست. یکی از جذابیتهای این فیلم کنار گذاشتن کمالگرایی برای پرداخت به مقدمه چینیهایی هست که تو بیشتر فیلمها تکرار میشه و فیلم به سرعت بیینده رو به تماشای داستانها دعوت میکنه. کوئنها علاقهای به جلوههای ویژه در سرتاسر فیلم ندارند و فقط جایی که به قصه ربط داشته باشه از اون استفاده میکنند.
اسم فیلم برگرفته از داستان اپیزود اول هست ولی باقی اپیزودها از نظر داستانی ربطی به اپیزود اول ندارند. تصنیف یا سرود باستر اسکروگز در هر ۶ اپیزود سعی میکنه که حقیقتها و تلخکامیها رو به چالش بکشه. مثلا تو قسمت اول فیلم ، باستر اسکروگز یک تیرانداز بسیار سریع و حرفهای هست که هیچ حریفی براش نیست و با اعتماد به نفسی که داره هیچ وقت مرگ رو در سایه خودش نمیبینه .
برای ادم هایی که میکشه دلایل خودش رو داره ولی بالاخره آخر داستان باستر به دست یه تیرانداز ماهرتر کشته میشه. به زیبایی به بیننده شوک پایان باستر شگفت انگیز رو القا میکنه و به ما یاد میده هیچ چیز ابدی نیست. با این که شخصیت باستر یک قاتل و گنگستره ولی اون عاشق زندگیه و در فیلم هم شاد و آوازه خون نشون داده میشه.
بیایم اول از نقاط مثبت فیلم شروع کنیم
تلفیق دنیای غرب وحشی با موسیقی و فانتزی ها
کلا حال و هوای غرب وحشی و وسترن حال منو خوب میکنه. کوئنها برای همین سراغ دنیای وسترن میرن چون میتونی توش آزادانه بُکُشی ، اسیر کنی و یا بمیری با اینکه میخندی ! وقتی فیلم رو پلی کردم از لحن شروع فیلم خوشم اومد! چه عالی بدون مقدمه چینی. گاهی وقتا بعد دیدن این فیلم فکر میکنم فیلمسازی چقدر میتونه بی تعارف و ساده و راحت باشه ، هم قصه بگی هم چاشنی مفهوم رو به فیلمت اضافه کنی و هم بیننده رو سرگرم کنی ، خب چی بهتر از این؟ نقطه قوت و مثبت اول فیلم برای من پرداخت به قصه است و سینمایی که قصه داره همیشه از سینمایی که حراف و صرفا فقط دیالوگ گو هست تماشاییتر و در نتیجه محبوب و پرفروش تره.
فیلم با خشونت نسبی که در اون هست ولی حال و هوای شاد و فانتزی داره که باعث میشه هر کسی بتونه با فیلم ارتباط برقرار کنه. خیلی شیک و مرتب و جذاب و ساده اول فیلم کتاب رو برای ما باز میکنه و اسم هر قصه رو اول هر اپیزود به ما نشون میده و بعد برامون تعریفش میکنه.
مرگ در برابر زندگی ، داستان های کوتاه ولی با معنی
داستان هر اپیزود از این فیلم دارای چالش و پیام هست. شاید برای خیلی از ما ایرانیها درک دنیای غرب و فرهنگ آمریکایی قابل هضم نباشه ( البته نه برای ما که با فیلم های امریکایی دیگه بزرگ شدیم ) برای همین شاید یه جاهایی تو فیلم از خودتون بپرسید که چرا اینجوری شد؟ دلیلی که این فیلم و قابل تماشا میکنه همینه که قرار نیست اونجوری تموم بشه که ما عادت داریم. حقیقت زندگی در فرهنگ غربی پذیرش هست ، یعنی شما وارد جاده زندگی میشید و این جاده گاهی خوبه و گاهی بدبختی به دنبالشه و هروقت که موقعش بشه با مرگ همراهه .
برای همین در سینمای امریکا معمولا مرگ و درد و رنج یک مفهوم همیشه معنوی و عرفانی نیست و صرفا یک اتفاقه. در فیلم تصنیف باستر اسکراگز هم زندگی لخت و حقیقی در جریانه. داستان روایت میشه و همون لحظهای که داری از فیلم لذت میبری شخصیت اصلی حذف میشه. بردارن کوئن فیلمسازان خلاقی هستند که همیشه با حفظ ژانر تونستن معانی جدید از ژانرهای کلیشه بسازن .
قصه هر اپیزود در فیلم The Ballad of Buster Scruggs – تصنیف باستر اسکروگز برای خودش جذابیتها و حفرههایی داره که بعد از تماشای اپیزود اول ، بیننده رو برای ماجراجویی و کشف این حفره ها و سرانجام شخصیت های اصلی در همه قسمتها همراه میکنه. در اول هر قسمت یک عبارت یا جمله از کتاب به بیننده نمایش داده میشه و ما آخر فیلم به مفهوم اون جمله میرسیم .
برای مثال در اپیزود دوم جیمز فرانکو در نقش یک سارق مسلح به یک بانک بینگهبان حمله میکنه که فقط یک پیرمرد ضعیف اونجا هست ولی بعد از درگیری مسلحانه میبینه که دور گردنش طناب دار انداختن تا مجازاتش کنن ، ولی با حمله سرخ پوستها نجات پیدا میکنه و در ادامه یک مرد اونو از طناب دار پایین میاره و باهاش همراه میشه ولی اونقدر ساده بود که نمیدونست اون مرد دزد گله هست ! پس یکبار دیگه دستگیر میشه و اینبار هم طناب دار رو روی گردنش میندازن! اون انقدر زندگی رو سرسری گرفته که به مرد کناریش که خیلی ترسیده بود و اونهم که اتفاقا منتظر اعدام بود با لبخند میگه بار اولته؟ و بیننده باز هم منتظر نجات اونه که تازه شخصیت اصلی فیلم با یک دختر چشم تو چشم میشه و اونجاست که دیگه زندگی حقیقی رخ میده و مرگ اتفاق میافته. درسته نقطه مقابل اعتماد بیننده و در جایی که این گاوچرون که زندگی رو خیلی ساده میگرفت قصه عوض میشه. به نظر من اون گاوچرون با دیدن اون دختر فهمید که جونش چقدر با ارزشه ولی عشق در لحظه اخر نمیتونه جلوی مرگ رو بگیره!
بلیط غذا ! اپیزود مورد علاقه من
سینمای قصه گو برای من یکی از شاخصههایی هست که باعث میشه از اون فیلم لذت ببرم و اپیزود سوم این فیلم یعنی ” بلیط غذا ” یکی از دلچسب ترین اپیزودهای این فیلم بود. از اونجایی که گفتم این فیلم همواره درباره مفهوم مرگ ساخته شده میتونید تفکر فیلمسازان کوئن رو در این فیلم ببنید. بر عکس اپیزودهای قبل این اپیزود خشونتی درش نیست و مرگ رو در شبهای بارانی و در طبع ادبیات ، مرگ رو به ما نمایش میده. مرگ در این اپیزود ذره ذره و با دلایل مهمی که سرو صدایی ندارند اتفاق میافته.
شاید فلسفه چیستی مرگ یکی از خطهای هدف این فیلم باشه که تو نگاه عمیق نویسنده به مرگ اشاره داره. این اپیزود شاعرانه است و من برای همین دوستش دارم. یک مرد جوان بدون دست و پا روی یک صندلی شهر به شهر با صاحب معرکه ” لیام نیسون ” میگردند تا در ازای چند وعده غذا ، کسب و کاری برای صاحب درشکه باشه، تا اینکه تراژدی شکل میگیره و کمکم مردم علاقه کمتری به قصه های مرد معلول نشون میدن و درآمد کمتر نشونهی یک آرامش ما قبل طوفانه که با اومدن یک مرغ ریاضی دان رنگ واقعیت به خودش میگیره. سکانس آخر این اپیزود که مرد معلول به مرغ یک نگاه ترسناک میکنه یکی از بهترین سکانسهایی بوده که تو عمرم دیدم . و بعد نیستی و مرگی بدون خونریزی ! نیستی یکباره و نبودن در کالاسکه معرکه !
در این اپیزود لیام نیسون شبیه به یک پدر برای جوان معلول به نظر میرسه و این اپیزود یادمون میده شخصیتهای نهفته خطرناک عمیق در هر انسانی میتونن به یکباره از کالبدشون بیرون بیان .
چرا اپیزود ششم نقد شفاف فیلم تصنیف باستر اسکروگز ، مرموز ولی آشکار !
برای دیدن اپیزود ششم که من اسمشو ارابه مرگ میگذارم ، پیشنهاد میکنم که چندین بار این قسمت رو تماشا کنید. این قسمت برای من خیلی زیبا و دلچسب و سینمایی تر بود دیالوگهایی عمیق و مفهومی در چارچوب تظادهای عقیدههای چند مسافر که به انتهای سفر مقصدشون فکر میکنیم.
پنج مسافر از ملیتهای مختلف ، مثل مرد مرموز انگلیسی و همکار ایرلندی اش ، مرد فرانسوی و زن و مرد آمریکایی در کنار هم با روایت های ایهام آمیز ولی مرتبط به سرنوشتی نا معلوم ! چه زیبا ، هر کسی میتونه از این قسمت برداشت های خودش رو داشته باشه.
مرگ زیر پوستی
همه باید این فیلم رو از اول تماشا بکنن تا در انتها از این قسمت تعریف خودشون رو برداشت کنن. بازی زیر پوستی و شخصیت پردازی های دیالوگ محور بر اساس کسب و کار و سلایق هر مسافر بسیار دیدنی و تماشایی شده و سعی شده این اپیزود ، مرموز و عمیق نمایش داده بشه.
این اپیزود بهترین بخش برای جمع بندی یک فیلم چند اپیزوده با محوریت مرگ بود و همینطور جدا از خط داستان های قبلی ساخته شده. اپیزود ششم از نظر من پاسخ به پرسشهای درک نشده بیننده هست که مقصد آخر فیلم کجاست بالاخره و شاید هم برای بعضیها دیالوگها پیچیده و سنگین و فلسفی به نظر بیاد اما کافیه یکبار دیگه از نگاه غرب وحشی به فیلم نگاه کنید .
راستی بازی بینظیر شخصیت مرد انگلیسی مرموز در این فیلم خیلی بهم چسبید و شاید این دیالوگ از این بخش کمک کنه که بهتر این اپیزود رو درک کنید . شاید هم کسی که مرد انگلیسی و دستیارش شکار کردند خود باستر اسکراگز باشه !
درکل نقطه اصلی و مثبت فیلم تصنیف باستر اسکروگز ، تفکر پشتش هست. در عین سادگی و روایت داستان ها شمار و به فکر فرو میبره و چی بهتر از این ؟ در ضمن نمیشه از فیلمبرداری ، چهره پردازی و صحنه پردازی زیبای این فیلم گذشت .
حرف آخر و امتیاز من
خب در کل من از این فیلم لذت بردم پیشنهاد میکنم قبل از قضاوت تم و موضوع این اثر، فیلم رو تماشا کنید و میتونید نظرتون رو برام بنویسید تا باهام حرف بزنیم.
★ امتیاز من به این فیلم ۷ از ۱۰ هست
بازیگران اصلی فیلم The Ballad of Buster Scruggs – تصنیف باستر اسکروگز + نام هر اپیزود
- تصنیف باستر اسکروگز
- Tim Blake Nelson
- نزدیک آلگودنس
- James Franco as Cowboy
- بلیط غذا
- Liam Neeson
- Harry Melling
- دره طلا
- Tom Waits
- دختری که پریشان شد
- Zoe Kazan
- جسد بی جان
- Tyne Daly
- Brendan Gleeson
- Jonjo O’Neill
- Saul Rubinek
- Chelcie Ross
بازهم برمیگردم و براتون از معرفی سریال های جذاب تا معرفی فیلم های برتر تو وبلاگم مینویسم .
اگر این فیلمو تماشا کردید میتونید از بین 5 ستاره به فیلم رای بدید.